آیکن بنر

گرامر مختصر و مفید فست‌دیکشنری

گرامر مختصر و مفید فست‌دیکشنری

مشاهده
Fast Dictionary - فست دیکشنری
حالت روز
حالت خودکار
حالت شب
خرید اشتراک
  • ورود یا ثبت‌نام
  • دیکشنری
  • مترجم
  • نرم‌افزار‌ها
    نرم‌افزار اندروید مشاهده
    نرم‌افزار اندروید
    نرم‌افزار آی‌او‌اس مشاهده
    نرم‌افزار آی او اس
    افزونه‌ی کروم مشاهده
    افزونه‌ی کروم
  • وبلاگ
  • پشتیبانی
  • خرید اشتراک
  • لغات من
    • معنی و نمونه‌جمله‌ها
    • انگلیسی به انگلیسی
    • مترادف و متضاد
    • سوال‌های رایج
    • ارجاع
    آخرین به‌روزرسانی: ۱۱ شهریور ۱۴۰۴

    Parochial

    pəˈroʊkiəl pəˈrəʊkiəl

    معنی parochial | جمله با parochial

    adjective

    بلوکی، بخشی، ناحیه ای، محدود، کوته نظر

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    جای تبلیغ شما در فست دیکشنری

    a parochial church

    کلیسای محل

    a parochial view of the world

    بینش کوته‌فکرانه‌ای درباره‌ی جهان

    پیشنهاد بهبود معانی

    انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد parochial

    1. adjective narrow-minded, restricted
      Synonyms:
      narrow limited biased prejudiced conventional conservative provincial insular small-minded bigoted local regional sectional petty shallow small-town inward-looking
      Antonyms:
      unrestricted broad liberal

    سوال‌های رایج parochial

    معنی parochial به فارسی چی می‌شه؟

    کلمه‌ی «parochial» در زبان فارسی به «محدود به محله یا جامعه کوچک»، «کوته‌بین» یا «دارای دیدگاه محلی و محدود» ترجمه می‌شود.

    واژه‌ی «parochial» ریشه در کلمه‌ی «parish» دارد که به ناحیه‌ای مذهبی یا محله کوچک در گذشته‌های اروپایی اشاره می‌کرد. در زبان امروزی، این واژه فراتر از معنای جغرافیایی و محلی خود، بار معنایی اجتماعی و فکری نیز دارد و معمولاً به محدودیت دیدگاه، نگرش تنگ‌نظرانه یا تمرکز صرف بر مسائل محلی یا شخصی اشاره می‌کند. وقتی کسی یا چیزی «parochial» توصیف می‌شود، معمولاً منظور این است که دیدگاه وسیع، جهانی یا جامع ندارد و تمرکز آن محدود به حوزه‌ی کوچکی است.

    در محیط‌های اجتماعی و کاری، «parochial» می‌تواند برای توصیف افرادی به کار رود که از افق گسترده و دیدگاه کلان برخوردار نیستند. به عنوان مثال، مدیری که فقط مسائل داخلی بخش خود را مهم می‌داند و تأثیر تصمیمات خود بر دیگر بخش‌ها یا کل سازمان را نادیده می‌گیرد، رفتاری «parochial» دارد. این ویژگی اغلب منجر به محدود شدن فرصت‌ها، کاهش نوآوری و عدم درک مسائل بزرگ‌تر می‌شود و می‌تواند مانع رشد فردی و سازمانی شود.

    در زمینه‌های فرهنگی و تحلیلی، «parochial» برای توصیف نگرش‌های محدود و محافظه‌کارانه نیز به کار می‌رود. افرادی که از دیدگاه‌های جهانی یا متنوع فرهنگی دور هستند و تنها ارزش‌ها، عقاید یا تجربه‌های محدود خود را معتبر می‌دانند، ممکن است به عنوان «parochial» شناخته شوند. این کاربرد نشان می‌دهد که محدودیت دیدگاه و تمرکز صرف بر مسائل محلی می‌تواند باعث کاهش انعطاف‌پذیری ذهنی و فهم ناقص از واقعیت‌های گسترده‌تر شود.

    در متون ادبی و روزنامه‌نگاری، «parochial» اغلب برای نقد دیدگاه‌های محدود یا محلی به کار می‌رود. نویسندگان از این واژه برای توصیف شخصیت‌ها، جوامع یا تصمیم‌گیری‌هایی استفاده می‌کنند که از دیدگاه وسیع و جامع محروم‌اند. این کاربرد نشان‌دهنده‌ی اهمیت افق دید وسیع، انعطاف‌پذیری فکری و درک تأثیرات فراتر از محدوده‌ی محلی است.

    «parochial» مفهومی است از محدودیت، تمرکز صرف بر حوزه‌ای کوچک و کوته‌بینی در دیدگاه. این واژه هم کاربرد واقعی و جغرافیایی دارد و هم بار استعاری و تحلیلی برای توصیف نگرش‌ها و تصمیمات محدود در زندگی شخصی، اجتماعی و سازمانی. شناخت دقیق معنای «parochial» و کاربرد درست آن می‌تواند به درک بهتر محدودیت‌ها، توسعه دیدگاه وسیع و انتقال پیام دقیق در گفتار و نوشتار کمک کند.

    ارجاع به لغت parochial

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «parochial» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲ دی ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/parochial

    لغات نزدیک parochial

    • - parnassus
    • - parnell
    • - parochial
    • - parochial school
    • - parochialism
    پیشنهاد بهبود معانی

    آخرین مطالب وبلاگ

    مشاهده‌ی همه
    تفاوت city center و downtown چیست؟

    تفاوت city center و downtown چیست؟

    تفاوت lemon و lime چیست؟

    تفاوت lemon و lime چیست؟

    لغات شب یلدا به انگلیسی

    لغات شب یلدا به انگلیسی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    New York nevertheless nail technician navigator NBD nell nero growth stimulate still water stewardship stoplight sponge solitary platitude قبض قد گشنیز قلمبه قیراط فراکسیون فرشته‌ی مقرب قبح تقبیح تقبیح کردن قباحت مغرور فیزیوتراپی فیزیولوژی اغماض
    بیش از ۷ میلیون کاربر در وب‌سایت و نرم‌افزارها نماد تجارت الکترونیکی دروازه پرداخت معتبر
    فست دیکشنری
    فست دیکشنری نرم‌افزار برتر اندروید به انتخاب کافه بازار فست دیکشنری برنده‌ی جایزه‌ی کاربرد‌پذیری فست دیکشنری منتخب بهترین نرم‌افزار و وب‌سایت در جشنواره‌ی وب و موبایل ایران

    فست دیکشنری
    دیکشنری مترجم AI دریافت نرم‌افزار اندروید دریافت نرم‌افزار iOS دریافت افزونه‌ی کروم خرید اشتراک تاریخچه‌ی لغت روز
    مترجم‌ها
    ترجمه انگلیسی به فارسی ترجمه آلمانی به فارسی ترجمه فرانسوی به فارسی ترجمه اسپانیایی به فارسی ترجمه ایتالیایی به فارسی ترجمه ترکی به فارسی ترجمه عربی به فارسی ترجمه روسی به فارسی
    ابزارها
    ابزار بهبود گرامر ابزار بازنویسی ابزار توسعه ابزار خلاصه کردن ابزار تغییر لحن
    وبلاگ
    وبلاگ فست‌دیکشنری گرامر واژه‌های دسته‌بندی شده نکات کاربردی خبرهای فست دیکشنری افتخارات و جوایز
    قوانین و ارتباط با ما
    پشتیبانی درباره‌ی ما راهنما پیشنهاد افزودن لغت حریم خصوصی قوانین و مقررات
    فست دیکشنری در شبکه‌های اجتماعی
    فست دیکشنری در اینستاگرام
    فست دیکشنری در توییتر
    فست دیکشنری در تلگرام
    فست دیکشنری در یوتیوب
    فست دیکشنری در تیکتاک
    تمامی حقوق برای وب سایت و نرم افزار فست دیکشنری محفوظ است.
    © 2007 - 2025 Fast Dictionary - Fastdic All rights reserved.