امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Unlearn

ʌnˈlɜrːn ʌnˈlɜːn
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • گذشته‌ی ساده:

    unlearned
  • شکل سوم:

    unlearned
  • سوم‌شخص مفرد:

    unlearns
  • وجه وصفی حال:

    unlearning

معنی و نمونه‌جمله‌ها

verb - transitive
(عادت، باور و...) به دست فراموشی سپردن، ذهن‌زدایی کردن، کنار گذاشتن، از یاد خود زدودن، از ذهن خود بیرون ریختن

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار اندروید فست دیکشنری
- The therapist helped her to unlearn negative thought patterns.
- درمانگر به او کمک کرد تا الگوهای فکری منفی‌اش را از ذهن بزداید.
- To embrace new ideas, we must first unlearn old prejudices.
- برای پذیرش ایده‌های جدید، ابتدا باید تعصبات قدیمی را از ذهن خود پاک کنیم.
- The training program helps employees unlearn outdated work habits.
- این برنامه‌ی آموزشی به کارمندان کمک می‌کند تا عادت‌های کاری منسوخ‌شده‌ی خود را کنار بگذارند.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد unlearn

  1. verb to discard or let go of knowledge, beliefs, or habits that are no longer useful or relevant

لغات هم‌خانواده unlearn

  • verb - transitive
    learn

ارجاع به لغت unlearn

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «unlearn» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۳ اسفند ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/unlearn

لغات نزدیک unlearn

پیشنهاد بهبود معانی