شکل جمع:
dinnersشام، ناهار، غذا (غذای کاملی که بعضی اشخاص هنگام ظهر و بعضی شب میخورند)
لیست کامل لغات دستهبندی شدهی واژگان کاربردی سطح مقدماتی
It's time for dinner!
وقت غذا است.
be at dinner
سر غذا بودن
have dinner
شام خوردن، غذا خوردن
ask somebody to dinner
کسی را به شام/ناهار دعوت کردن، کسی را به صرف غذا دعوت کردن
ضیافت، مهمانی
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
give a dinner for somebody
به افتخار کسی ضیافت دادن
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «dinner» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۵ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/dinner