اتفاقی، شانسی
They took pot luck with the first one on the list.
آنها شانسی اولین مورد در لیست را گرفتند.
We often have potlucks choice.
ما اغلب انتخاب شانسی داریم.
انگلیسی آمریکایی غذای حاضری، غذای مختصر، خوراک اشتراکی، قابلمهپارتی
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
I'm looking forward to the school potluck next week.
من بیصبرانه منتظر قابلمهپارتی مدرسه در هفتهی آینده هستم.
Everyone brought a dish to share at the church potluck.
هرکس یک ظرف برای تقسیم در خوراک اشتراکی کلیسا آورد.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «potluck» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۳ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/potluck