گذشتهی ساده:
potlatchedشکل سوم:
potlatchedسومشخص مفرد:
potlatchesوجه وصفی حال:
potlatchingپوتلاچ (جشن آیینی سرخپوستان ساحل شمال غرب آمریکا که در آن میزبان با بخشش هدایا یا تخریب اموال، ثروت و سخاوت خود را نشان میدهد و انتظار دارد در آینده پاسخ داده شود)
The potlatch is a tradition that emphasizes generosity and social status.
پوتلاچ، سنتی است که بر سخاوت و جایگاه اجتماعی تأکید دارد.
The tribe held a potlatch to celebrate a new chief.
اعضای قبیله برای جشن گرفتن رئیس جدید، پوتلاچ برگزار کردند.
دادن، هدیه دادن (با انتظار بازگشت)
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
They potlatched goods and food during the festival.
آنها درطول جشن کالاها و خوراکیهایی را بخشیدند.
To potlatch is not merely to give, but to engage in a cultural exchange.
هدیه دادن فقط بخشش نیست، بلکه نوعی تبادل فرهنگی است.
جشن پوتلاچ برگزار کردن
The chief potlatched his allies to show gratitude for their support.
رئیس قبیله برای نشان دادن سپاسگزاری از متحدانش، برای آنها پوتلاچ برگزار کرد.
The elder potlatched to celebrate the birth of his grandson.
ریشسفید برای تولد نوهاش، مراسم پوتلاچ برگزار کرد.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «potlatch» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۴ خرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/potlatch