فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

Supper

ˈsʌpər ˈsʌpə

شکل جمع:

suppers

معنی و نمونه‌جمله‌ها

noun countable A2

شام، مراسم شام

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار اندروید فست دیکشنری

After the theater we had a quick supper and went to bed.

بعد از تئاتر شام سریعی خوردیم و به بستر رفتیم.

a church supper

جلسه و شام در کلیسا

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد supper

  1. noun the quantity of food taken at one time
    Synonyms:
    evening meal tea late refreshments

ارجاع به لغت supper

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «supper» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۵ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/supper

لغات نزدیک supper

پیشنهاد بهبود معانی