امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Swept

swept swept
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • مصدر:

    sweep
  • شکل سوم:

    swept
  • سوم‌شخص مفرد:

    sweeps
  • وجه وصفی حال:

    sweeping

معنی‌ها

adverb
زمان گذشته ساده فعل Sweep

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری
adverb
قسمت سوم فعل Sweep
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد swept

  1. verb Sweep across or over
    Synonyms: brushed, waved, zoomed, swung, tidied, whisked, vacuumed, traversed, swooped, stretched, spanned, searched, scoured, removed, flourished, ranged, orbited, cleaned, glided, extended, darted, curved, compassed, cleared, bent, brandished
  2. verb To cover or extend over an area or time period; ,
    Synonyms: spanned, traversed, crossed
  3. verb Force into some kind of situation, condition, or course of action
    Synonyms: dragged, tangled, embroiled
  4. verb Move with sweeping, effortless, gliding motions
    Synonyms: sailed
  5. adjective Possessing sweep
    Antonyms: unswept

ارجاع به لغت swept

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «swept» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۹ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/swept

لغات نزدیک swept

پیشنهاد بهبود معانی