گذشتهی ساده:
arcedشکل سوم:
arcedسومشخص مفرد:
arcsوجه وصفی حال:
arcingشکل جمع:
arcsقوس، کمان، طاق، هلال، جرقه
کمان، قوس
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
The rainbow had made a beautiful arc in the sky.
رنگینکمان در هوا قوس زیبایی ایجاد کرده بود.
The road arcs round the south of the city.
راه جنوب شهر را دور میزند.
arc-cathode
کاتد جرقهای
arc cosine
قوس جیب تمام (آرک کوسینوس)
قوس الکتریکی، جرقهی برقی
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «arc» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۳ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/arc