آیکن بنر

سطح‌بندی CEFR در فست دیکشنری

سطح‌بندی CEFR در فست دیکشنری

مشاهده
Fast Dictionary - فست دیکشنری
حالت روز
حالت خودکار
حالت شب
خرید اشتراک
  • ورود یا ثبت‌نام
  • دیکشنری
  • مترجم
  • نرم‌افزار‌ها
    نرم‌افزار اندروید مشاهده
    نرم‌افزار اندروید
    نرم‌افزار آی‌او‌اس مشاهده
    نرم‌افزار آی او اس
    افزونه‌ی کروم مشاهده
    افزونه‌ی کروم
  • وبلاگ
  • پشتیبانی
  • خرید اشتراک
  • لغات من
    • معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها
    • انگلیسی به انگلیسی
    • مترادف و متضاد
    • Idioms
    • سوال‌های رایج
    • ارجاع
    آخرین به‌روزرسانی: ۱۳ اسفند ۱۴۰۳

    Broom

    bruːm / / brʊm bruːm / / brʊm

    گذشته‌ی ساده:

    broomed

    شکل سوم:

    broomed

    سوم‌شخص مفرد:

    brooms

    وجه وصفی حال:

    brooming

    شکل جمع:

    brooms

    معنی broom | جمله با broom

    noun countable

    جارو، جارو دسته‌بلند

    On his first day at work, he was given a broom and told to sweep the floor.

    در اولین روز کاری‌اش به او جارو دادند و گفتند زمین را جارو کند.

    The janitor leaned the broom against the wall.

    سرایدار جارو را به دیوار تکیه داد.

    noun countable

    جارو (که در داستان‌ها جادوگران با آن پرواز می‌کنند)

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    نرم افزار آی او اس فست دیکشنری

    She decorated her house for Halloween with pumpkins and a witch's broom.

    او خانه‌اش را برای هالووین با کدوتنبل و جاروی جادوگران تزئین کرد.

    In ancient times, people believed witches could travel great distances on brooms.

    در زمان‌های قدیم، مردم باور داشتند که جادوگران می‌توانند با جاروهایشان مسافت‌های طولانی را طی کنند.

    noun countable

    ورزش (کرلینگ) جاروی کرلینگ (ورزش‌کار از آن برای کاهش اصطکاک یخ استفاده می‌کند)

    link-banner

    لیست کامل لغات دسته‌بندی شده‌ی ورزش

    مشاهده

    The players use their brooms to adjust the path of the stone on the ice.

    بازیکنان از جاروی کرلینگ برای تنظیم مسیر سنگ روی یخ استفاده می‌کنند.

    The sweeping action with the broom can influence the speed of the stone in curling.

    حرکت جاروی کرلینگ می‌تواند سرعت سنگ را در این ورزش تحت‌تأثیر قرار دهد.

    noun uncountable

    خلنگ، درختچه‌ی زرد، بوته‌ی زرد

    The mountains are covered in a scrub of broom and myrtle.

    کوه‌ها پوشیده از درختچه‌های زرد و مرزنجوش هستند.

    Broom bushes thrive in dry, rocky soil.

    بوته‌های زرد در خاک خشک‌وسنگی رشد می‌کنند.

    verb - transitive

    جارو کردن

    I need to broom the floor after the party.

    من باید بعداز مهمانی زمین را جارو کنم.

    She broomed the leaves off the porch.

    او برگ‌ها را از ایوان جارو کرد.

    پیشنهاد بهبود معانی

    انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد broom

    1. noun device for cleaning floors
      Synonyms:
      mop sweeper carpet sweeper floor brush swab besom whisk feather duster
    1. noun common Old World heath represented by many varieties; low evergreen grown widely in the northern hemisphere
      Synonyms:
      besom mop brush whisk swab sweeper whisk broom feather-duster heather floor brush splinter electric broom ling carpet sweeper sweep dishcloth Scots heather dustpan whisk (small broom) facecloth Calluna vulgaris hairbrush scrubber toothbrush wringer
    1. verb sweep with a broom or as if with a broom
      Synonyms:
      sweep

    Idioms

    a new broom sweeps clean

    رئیس جدید همیشه روال کارها را عوض می‌کند

    سوال‌های رایج broom

    گذشته‌ی ساده broom چی میشه؟

    گذشته‌ی ساده broom در زبان انگلیسی broomed است.

    شکل سوم broom چی میشه؟

    شکل سوم broom در زبان انگلیسی broomed است.

    شکل جمع broom چی میشه؟

    شکل جمع broom در زبان انگلیسی brooms است.

    وجه وصفی حال broom چی میشه؟

    وجه وصفی حال broom در زبان انگلیسی brooming است.

    سوم‌شخص مفرد broom چی میشه؟

    سوم‌شخص مفرد broom در زبان انگلیسی brooms است.

    ارجاع به لغت broom

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «broom» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۴ آذر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/broom

    لغات نزدیک broom

    • - brooklyn
    • - brooks range
    • - broom
    • - broomcorn
    • - broomrape
    پیشنهاد بهبود معانی

    آخرین مطالب وبلاگ

    مشاهده‌ی همه
    اصطلاحات و لغات والیبالی در انگلیسی

    اصطلاحات و لغات والیبالی در انگلیسی

    لغات و اصطلاحات بسکتبال به انگلیسی

    لغات و اصطلاحات بسکتبال به انگلیسی

    لغات و اصطلاحات فوتبالی به انگلیسی

    لغات و اصطلاحات فوتبالی به انگلیسی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    humanistic humanities humongous hunch hydration hypothetically ideally trick turban micromanagement hepatitis orange juice lowboy evolutionist aft رغبت مذمت کردن مذاب ذوب شدن ذوب کردن قلابچه‌ماهی چرم‌ماهی گورخرماهی فیل‌ماهی اعتلا اولویت‌بندی کردن پرآب تهاتر کردن جنوب شرقی جوی
    بیش از ۷ میلیون کاربر در وب‌سایت و نرم‌افزارها نماد تجارت الکترونیکی دروازه پرداخت معتبر
    فست دیکشنری
    فست دیکشنری نرم‌افزار برتر اندروید به انتخاب کافه بازار فست دیکشنری برنده‌ی جایزه‌ی کاربرد‌پذیری فست دیکشنری منتخب بهترین نرم‌افزار و وب‌سایت در جشنواره‌ی وب و موبایل ایران

    فست دیکشنری
    دیکشنری مترجم AI دریافت نرم‌افزار اندروید دریافت نرم‌افزار iOS دریافت افزونه‌ی کروم خرید اشتراک تاریخچه‌ی لغت روز
    مترجم‌ها
    ترجمه انگلیسی به فارسی ترجمه آلمانی به فارسی ترجمه فرانسوی به فارسی ترجمه اسپانیایی به فارسی ترجمه ایتالیایی به فارسی ترجمه ترکی به فارسی ترجمه عربی به فارسی ترجمه روسی به فارسی
    ابزارها
    ابزار بهبود گرامر ابزار بازنویسی ابزار توسعه ابزار خلاصه کردن ابزار تغییر لحن
    وبلاگ
    وبلاگ فست‌دیکشنری گرامر واژه‌های دسته‌بندی شده نکات کاربردی خبرهای فست دیکشنری افتخارات و جوایز
    قوانین و ارتباط با ما
    پشتیبانی درباره‌ی ما راهنما پیشنهاد افزودن لغت حریم خصوصی قوانین و مقررات
    فست دیکشنری در شبکه‌های اجتماعی
    فست دیکشنری در اینستاگرام
    فست دیکشنری در توییتر
    فست دیکشنری در تلگرام
    فست دیکشنری در یوتیوب
    فست دیکشنری در تیکتاک
    تمامی حقوق برای وب سایت و نرم افزار فست دیکشنری محفوظ است.
    © 2007 - 2025 Fast Dictionary - Fastdic All rights reserved.