Broom

bruːm / / brʊm bruːm / / brʊm
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • گذشته‌ی ساده:

    broomed
  • شکل سوم:

    broomed
  • سوم شخص مفرد:

    brooms
  • وجه وصفی حال:

    brooming
  • شکل جمع:

    brooms
  • noun verb - transitive
    جاروب، جاروب کردن
    • - a broom with a long handle
    • - جارو با دسته‌ی بلند
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

مترادف و متضاد broom

  1. noun device for cleaning floors
    Synonyms: besom, carpet sweeper, feather duster, floor brush, mop, swab, sweeper, whisk

ارجاع به لغت broom

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «broom» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۰ فروردین ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/broom

لغات نزدیک broom

پیشنهاد بهبود معانی