فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

Besom

ˈbiːzəm ˈbiːzəm

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

noun countable

جارو (که دسته‌ی بلندی دارد و برای نظافت کف زمین از آن استفاده می‌شود)

The old witch flew on her besom.

جادوگر پیر روی جارویش پرواز کرد.

She swept the floor with a besom.

با جارو زمین را جارو کرد.

noun countable

(انگلیسی اسکاتلندی) زنیکه

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

همگام سازی در فست دیکشنری

The old man muttered under his breath, calling the young woman a besom.

پیرمرد زیر لب غرغر می‌کرد و زن جوان را زنیکه خطاب کرد.

She couldn't understand why he would use such a derogatory term like besom.

او نمی‌توانست بفهمد که چرا او از چنین اصطلاح تحقیرآمیزی مانند «زنیکه» استفاده کرد.

پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت besom

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «besom» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۴ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/besom

لغات نزدیک besom

پیشنهاد بهبود معانی