آیکن بنر

زبان‌ روسی به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد

زبان‌ روسی به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد

استفاده کن
آخرین به‌روزرسانی:

Complicity

kəmˈplɪsəti kəmˈplɪsəti

معنی complicity | جمله با complicity

noun uncountable

حقوق همدستی در جرم، شرکت در جرم

link-banner

لیست کامل لغات دسته‌بندی شده‌ی حقوق

مشاهده

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار آی او اس فست دیکشنری

He is accused of complicity in the prisoners' escape.

او متهم است که در فرار زندانیان دست داشته.

پیشنهاد بهبود معانی

انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد complicity

سوال‌های رایج complicity

معنی complicity به فارسی چی می‌شه؟

کلمه‌ی «complicity» در زبان فارسی به «هم‌دستی» یا «هم‌دست بودن» ترجمه می‌شود.

واژه‌ی «complicity» یک اسم در زبان انگلیسی است که به وضعیت یا عملی اشاره دارد که در آن فرد به طور مستقیم یا غیرمستقیم در ارتکاب جرم یا رفتار نادرست دیگری مشارکت دارد یا آن را تسهیل می‌کند. این واژه بار منفی دارد و نشان‌دهندهٔ مسئولیت اخلاقی یا قانونی فرد در ارتباط با اقدامی است که خلاف قانون یا اصول اجتماعی محسوب می‌شود. «Complicity» می‌تواند شامل اقدامات فعال، برنامه‌ریزی یا حتی سکوت و عدم مداخله در موقعیت‌های نادرست باشد.

در حوزهٔ حقوقی، «complicity» اهمیت زیادی دارد، زیرا افراد ممکن است به جرم اصلی دست نزده باشند، اما با همکاری، حمایت، تشویق یا عدم گزارش آن، در وقوع آن نقش داشته باشند. برای مثال، فردی که به دانستن و کمک به سرقت یا تقلب مالی دیگری می‌پردازد، ممکن است به «complicity» متهم شود. قوانین مختلف مشخص می‌کنند که میزان و نوع مشارکت برای تعیین مسئولیت چگونه باید سنجیده شود.

از دیدگاه اخلاقی و اجتماعی، «complicity» نشان‌دهندهٔ تأثیر رفتارهای فرد بر جامعه و دیگران است. کسی که در یک عمل نادرست سکوت می‌کند یا آن را تشویق می‌کند، به نوعی در تقویت ناهنجاری‌ها و کاهش عدالت اجتماعی نقش دارد. این مفهوم به ما یادآوری می‌کند که مسئولیت اخلاقی فراتر از انجام مستقیم عمل نادرست است و مشارکت غیرمستقیم نیز پیامدهای اخلاقی و اجتماعی دارد.

در متون ادبی و تاریخی نیز «complicity» برای توصیف روابط و اقدامات افرادی به کار رفته که در وقوع رویدادهای منفی یا تراژیک نقش داشته‌اند، حتی اگر مستقیماً عامل آن نبوده باشند. این کاربرد نشان می‌دهد که درک کامل یک رویداد یا رفتار انسانی نیازمند توجه به روابط و همکاری‌های پنهان میان افراد است، نه فقط به اعمال آشکار.

«complicity» واژه‌ای است که مسئولیت، اخلاق و مشارکت در ناهنجاری یا جرم را نشان می‌دهد. این واژه یادآور اهمیت آگاهی، پاسخگویی و انتخاب‌های اخلاقی انسان‌هاست و تأکید می‌کند که حتی اقدامات غیرمستقیم یا سکوت در برابر خطا می‌تواند پیامدهای جدی داشته باشد و نقش فرد در فرآیندهای اجتماعی و قانونی را تعیین کند.

ارجاع به لغت complicity

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «complicity» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۰ مرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/complicity

لغات نزدیک complicity

پیشنهاد بهبود معانی