آیکن بنر

خرید اشتراک یک‌ساله با ٪۳۱ تخفیف

خرید اشتراک یک‌ساله با ٪۳۱ تخفیف

خرید
آخرین به‌روزرسانی:

Complicit

kəmˈplɪsɪt kəmˈplɪsɪt

معنی complicit | جمله با complicit

adjective

هم‌دست، شریک جرم

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

همگام سازی در فست دیکشنری

The journalist exposed how the company was complicit in environmental damage.

آن روزنامه‌نگار افشا کرد که آن شرکت چگونه در تخریب محیط‌زیست شریک جرم بوده است.

They claimed he wasn’t directly involved, but he was clearly complicit.

آن‌ها ادعا کردند که او مستقیماً دخالت نداشت، اما آشکارا هم‌دست بود.

پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت complicit

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «complicit» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۸ مهر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/complicit

لغات نزدیک complicit

پیشنهاد بهبود معانی