آخرین به‌روزرسانی:

Pillory

ˈpɪləri ˈpɪləri

گذشته‌ی ساده:

pilloried

شکل سوم:

pilloried

سوم‌شخص مفرد:

pillories

وجه وصفی حال:

pillorying

شکل جمع:

pillories

معنی و نمونه‌جمله

noun verb - transitive adverb

قاپوق، نوعی ابزار شکنجه قدیمی که سر‌ودست مجرم را از سوراخ کوچک تخته‌سنگی گذارنده و فشار می‌دادند

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در ایکس

Demagogues came to power and pilloried good men.

عوام‌فریبان به قدرت رسیدند و نیک‌مردان را مورد آزار و تحقیر قرار دادند.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد pillory

  1. verb criticize harshly or violently
    Synonyms:
    blast crucify savage gibbet

سوال‌های رایج pillory

گذشته‌ی ساده pillory چی میشه؟

گذشته‌ی ساده pillory در زبان انگلیسی pilloried است.

شکل سوم pillory چی میشه؟

شکل سوم pillory در زبان انگلیسی pilloried است.

شکل جمع pillory چی میشه؟

شکل جمع pillory در زبان انگلیسی pillories است.

وجه وصفی حال pillory چی میشه؟

وجه وصفی حال pillory در زبان انگلیسی pillorying است.

سوم‌شخص مفرد pillory چی میشه؟

سوم‌شخص مفرد pillory در زبان انگلیسی pillories است.

ارجاع به لغت pillory

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «pillory» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱ مرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/pillory

لغات نزدیک pillory

پیشنهاد بهبود معانی