شکل نوشتاری این لغت در انگلیسی بریتانیایی: naturalisation
اعطای تابعیت، قبول تابعیت (فرایندی قانونی که طی آن فردی غیرشهروند، حق شهروندی کشوری را به دست میآورد)
The process of naturalization can take several months.
روند اعطای تابعیت میتواند چندین ماه طول بکشد.
The requirements for naturalization vary from one country to another.
الزامات قبول تابعیت از کشوری به کشور دیگر متفاوت است.
(گیاه یا حیوان غیربومی) بومیسازی
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
The naturalization of the invasive species disrupted the local ecosystem.
بومیسازی گونههای مهاجم باعث اختلال در اکوسیستم محلی شد.
The naturalization process can alter the genetic makeup of native populations.
فرایند بومیسازی میتواند آرایش ژنتیکی جمعیت بومی را تغییر دهد.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «naturalization» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱ خرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/naturalization