امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Habituation

American: həˌbɪt͡ʃʊˈeɪʃn̩ British: həˌbɪt͡ʃʊˈeɪʃn̩
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

noun
خوگیری

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

همگام سازی در فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد habituation

  1. noun Being abnormally tolerant to and dependent on something that is psychologically or physically habit-forming (especially alcohol or narcotic drugs)
    Synonyms:
    addiction dependence dependance dependency

ارجاع به لغت habituation

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «habituation» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۴ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/habituation

لغات نزدیک habituation

پیشنهاد بهبود معانی