۵۰٪ تخفیف دانشجویی برای اشتراک هوش مصنوعی تا پایان تیر 🧑🏻‍🎓
آخرین به‌روزرسانی:

Acculturation

əˌkʌltʃəˈreɪʃn əˌkʌltʃrˈeɪʃn

معنی‌ها

noun

(آمریکا) جذب و پذیرش فرهنگ به‌خصوص، فرهیختگی، فرهیزش، فرهنگ‌پذیری

noun

(آمریکا) اثر متقابل فرهنگها (به‌ویژه اگر دارای تماس نزدیک باشند)

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار اندروید فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد acculturation

  1. noun adjustment to culture
    Synonyms:
    assimilation acclimatization naturalization nationalization culture shock

ارجاع به لغت acculturation

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «acculturation» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۱ تیر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/acculturation

لغات نزدیک acculturation

پیشنهاد بهبود معانی