آخرین به‌روزرسانی:

Naturist

ˈneɪtʃərɪst ˈneɪtʃərɪst

معنی و نمونه‌جمله‌ها

noun countable formal

(شخصی که دوست دارد برهنه باشد و معتقد است که مردم نباید لباس بپوشند) عریان‌گرا، برهنه‌گرا

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

خرید اشتراک فست دیکشنری

He is a dedicated naturist.

او عریان‌گرایی متعهد است.

My wife knew I was a naturist before we married.

همسرم قبل از ازدواج می‌دانست که من برهنه‌گرا بودم.

پیشنهاد بهبود معانی

لغات هم‌خانواده naturist

ارجاع به لغت naturist

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «naturist» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱ خرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/naturist

لغات نزدیک naturist

پیشنهاد بهبود معانی