منطقهی حفاظتشده، منطقهی زیستمحیطی حفاظتشده، حفاظتگاه طبیعی
لیست کامل لغات دستهبندی شدهی واژگان کاربردی سطح پیشرفته
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
We visited the Mirabad nature reserve during our summer vacation.
ما در تعطیلات تابستانی از منطقهی حفاظتشدهی میرآباد دیدن کردیم.
The nature reserve protects endangered plant species.
حفاظتگاه طبیعی از گونههای گیاهی در معرض انقراض محافظت میکند.
We spent the weekend exploring the nature reserve trails.
آخر هفته را صرف گشتوگذار در مسیرهای منطقهی حفاظتشده کردیم.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «nature reserve» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۹ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/nature-reserve