Dispossession

ˌdɪspəˈzeʃn̩ ˌdɪspəˈzeʃn̩
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

noun
خلع ید، سلب مالکیت

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در اینستاگرام
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد dispossession

  1. noun Freeing from evil spirits
    Synonyms: exorcism
  2. noun The expulsion of someone (such as a tenant) from the possession of land by process of law
    Synonyms: eviction, legal ouster
  3. noun The condition of being deprived of what one once had or ought to have
    Synonyms: deprival, deprivation, divestiture, loss, privation

ارجاع به لغت dispossession

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «dispossession» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۵ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/dispossession

لغات نزدیک dispossession

پیشنهاد بهبود معانی