آیکن بنر

سطح‌بندی CEFR در فست دیکشنری

سطح‌بندی CEFR در فست دیکشنری

مشاهده
Fast Dictionary - فست دیکشنری
حالت روز
حالت خودکار
حالت شب
خرید اشتراک
  • ورود یا ثبت‌نام
  • دیکشنری
  • مترجم
  • نرم‌افزار‌ها
    نرم‌افزار اندروید مشاهده
    نرم‌افزار اندروید
    نرم‌افزار آی‌او‌اس مشاهده
    نرم‌افزار آی او اس
    افزونه‌ی کروم مشاهده
    افزونه‌ی کروم
  • وبلاگ
  • پشتیبانی
  • خرید اشتراک
  • لغات من
    • معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها
    • ارجاع
    آخرین به‌روزرسانی: ۱۲ مهر ۱۴۰۴

    Play On

    pleɪ ɑn pleɪ ɒn

    گذشته‌ی ساده:

    played on

    شکل سوم:

    played on

    سوم‌شخص مفرد:

    plays on

    وجه وصفی حال:

    playing on

    معنی play on | جمله با play on

    idiom

    فوتبال ورزش در موقعیت آنساید قرار دادن، موجب آنساید شدن بازیکنی دیگر (آفساید را از بین بردن)

    همچنین می‌توان از play onside استفاده کرد.

    link-banner

    لیست کامل لغات دسته‌بندی شده‌ی فوتبال

    مشاهده

    The TV replay confirmed that the defender’s foot played the attacker onside.

    بازپخش تلویزیونی تأیید کرد که پای مدافع باعث آن‌ساید شدن مهاجم شد.

    His poor positioning played two opponents on, leading to a goal.

    جای‌گیری ضعیف او، دو بازیکن حریف را در موقعیت آنساید قرار داد و منجر به گل شد.

    phrasal verb

    ورزش ادامه دادن بازی، بازی را قطع نکردن

    link-banner

    لیست کامل لغات دسته‌بندی شده‌ی ورزش

    مشاهده

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    فست دیکشنری در ایکس

    Even after the bad call, the team played on and scored a goal.

    حتی پس‌از تصمیم اشتباه داور، تیم بازی را ادامه داد و گل زد.

    The injured player tried to play on, but he was clearly in pain.

    بازیکن مصدوم تلاش کرد بازی را ادامه دهد، اما به‌وضوح درد داشت.

    phrasal verb

    ورزش (کریکت) توپ را به ویکت زدن

    It’s frustrating for any batsman to play on when they’re in good form.

    برای هر ضربه‌زننده‌ای ناامیدکننده است که درحالی‌که در فرم خوبی است، اشتباهی به ویکت بزند.

    The crowd gasped as the opener played on to the stumps.

    وقتی بازیکن آغازگر توپ را به ویکت زد، جمعیت از تعجب نفسشان بند آمد.

    phrasal verb

    سوءاستفاده کردن از احساسات، بازی کردن با احساسات

    Scammers usually play on people’s greed or fear to trick them.

    کلاهبرداران معمولاً برای فریب مردم از حرص یا ترس آن‌ها سوءاستفاده می‌کنند.

    Politicians often play on the emotions of voters to gain support.

    سیاست‌مداران اغلب برای جلب حمایت، با احساسات رأی‌دهندگان بازی می‌کنند.

    پیشنهاد بهبود معانی

    ارجاع به لغت play on

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «play on» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۷ آذر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/play-on

    لغات نزدیک play on

    • - play it cozy
    • - play kissy-face
    • - play on
    • - play on words
    • - play one's trump card
    پیشنهاد بهبود معانی

    آخرین مطالب وبلاگ

    مشاهده‌ی همه
    انواع سبزیجات به انگلیسی

    انواع سبزیجات به انگلیسی

    اسامی گل ها به انگلیسی

    اسامی گل ها به انگلیسی

    انواع درختان به انگلیسی

    انواع درختان به انگلیسی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    conversationalist copilot cornerstone cornstarch eid al-adha eleventh eliot elude emergence emergent empathetic empowerment ethics evan even-tempered پرورش ایاب و ذهاب راسخ رسوخ رشک رشک بردن رعیت رفعت روزن رهگذر زادبوم زرتشت زرشک زرشکی ساروج
    بیش از ۷ میلیون کاربر در وب‌سایت و نرم‌افزارها نماد تجارت الکترونیکی دروازه پرداخت معتبر
    فست دیکشنری
    فست دیکشنری نرم‌افزار برتر اندروید به انتخاب کافه بازار فست دیکشنری برنده‌ی جایزه‌ی کاربرد‌پذیری فست دیکشنری منتخب بهترین نرم‌افزار و وب‌سایت در جشنواره‌ی وب و موبایل ایران

    فست دیکشنری
    دیکشنری مترجم AI دریافت نرم‌افزار اندروید دریافت نرم‌افزار iOS دریافت افزونه‌ی کروم خرید اشتراک تاریخچه‌ی لغت روز
    مترجم‌ها
    ترجمه انگلیسی به فارسی ترجمه آلمانی به فارسی ترجمه فرانسوی به فارسی ترجمه اسپانیایی به فارسی ترجمه ایتالیایی به فارسی ترجمه ترکی به فارسی ترجمه عربی به فارسی ترجمه روسی به فارسی
    ابزارها
    ابزار بهبود گرامر ابزار بازنویسی ابزار توسعه ابزار خلاصه کردن ابزار تغییر لحن
    وبلاگ
    وبلاگ فست‌دیکشنری گرامر واژه‌های دسته‌بندی شده نکات کاربردی خبرهای فست دیکشنری افتخارات و جوایز
    قوانین و ارتباط با ما
    پشتیبانی درباره‌ی ما راهنما پیشنهاد افزودن لغت حریم خصوصی قوانین و مقررات
    فست دیکشنری در شبکه‌های اجتماعی
    فست دیکشنری در اینستاگرام
    فست دیکشنری در توییتر
    فست دیکشنری در تلگرام
    فست دیکشنری در یوتیوب
    فست دیکشنری در تیکتاک
    تمامی حقوق برای وب سایت و نرم افزار فست دیکشنری محفوظ است.
    © 2007 - 2025 Fast Dictionary - Fastdic All rights reserved.