با خرید اشتراک یک‌ساله‌ی هوش مصنوعی، ۳ ماه اشتراک رایگان بگیر! از ۲۵ آبان تا ۲ آذر فرصت داری!
دریافت هدیه

    Duplication

    ˌdjuːpləˈkeɪʃn̩ ˌdjuːplɪˈkeɪʃn̩
    آخرین به‌روزرسانی:

    معنی‌ها و نمونه‌جمله

    noun
    نسخه‌برداری، تکرار، تکثیر

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    فست دیکشنری در اینستاگرام
    noun
    دو نسخه‌نویسی
    - This project is no more than a mere duplication of former projects.
    - این طرح چیزی جز تکرار طرح‌های پیشین نیست.
    پیشنهاد بهبود معانی

    مترادف و متضاد duplication

    1. noun A copy that corresponds to an original exactly
      Synonyms: duplicate, featherbedding, hectography, mimeography, reprography, unnecessariness
    2. noun The act of copying or making a duplicate (or duplicates) of something
      Synonyms: gemination

    ارجاع به لغت duplication

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «duplication» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۶ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/duplication

    لغات نزدیک duplication

    پیشنهاد بهبود معانی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    جعبه خزانه جفت و جور کردن واقعیت جلسه ارتباط با مردگان جلسه محاوره جلسه گفت و شنود جلوس کردن جلوه خود نمایانه جمنده جنباندن ناگهانی جنبش مدرسی جنبه سود جویی دادن به جنتیانا جنجال آمیزی جنوبگانی جنگار جنگپرواز جهانگیرانه جهشمند جهش دادن جهندگی داشتن جواب دادنی جواب قبول جواهر کم بها جودوسری جور شده با خیاطی جوراجور کردن جوزغه جوهر پس دادن جوهرعصیرمعده جوهرکرم جکش خور جگردیس جیک جیک مانند