Mimicry

ˈmɪmɪkri ˈmɪmɪkri
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

noun
تقلید، شکلک‌سازی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

خرید اشتراک فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد mimicry

  1. noun The act, practice, or art of copying the manner or expression of another
    Synonyms: aping, imitation, parrotry
  2. noun The act of mimicking; imitative behavior
    Synonyms: imitation, apery, parody, mime, camouflage, caricature, pretense, dice, echo, euphemize, extenuate, impersonation, mimesis, mimetism, mimicking, mockery, minimize, mocking, moderate, pastiche, posture, refine, restrain, strut
  3. adjective
    Synonyms: mimetic, echoic, mimical, onomatopoeic

ارجاع به لغت mimicry

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «mimicry» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۵ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/mimicry

لغات نزدیک mimicry

پیشنهاد بهبود معانی