فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

Mirror Image

ˈmɪrərˈɪmədʒ ˈmɪrərˈɪmɪdʒ

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

noun countable

تصویر آینه‌ای، انعکاس معکوس، بازتاب وارونه

The mirror image showed a perfect reflection of her face.

تصویر آینه‌ای انعکاس کامل چهره‌اش را نشان می‌داد.

The twins looked like mirror images of each other.

دوقلوها شبیه تصاویر آینه‌ای یکدیگر بودند.

noun countable

شبیه، شباهت، تشبیه

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار اندروید فست دیکشنری

The siblings looked mirror images, with the same blue eyes and curly hair.

خواهر و برادرها با همان چشمان آبی و موهای مجعد شبیه به‌نظر می‌رسیدند.

The current economic situation is a mirror image of the situation just a last year.

وضعیت اقتصادی کنونی تشبیهی از وضعیت سال گذشته است.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد mirror image

  1. noun exact counterpart
    Synonyms:
    copy lookalike dead ringer spitting image spit and image exact duplicate carbon copy facsimile living image living picture very image Doppelganger eidetic image lookalikes

ارجاع به لغت mirror image

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «mirror image» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۹ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/mirror-image

لغات نزدیک mirror image

پیشنهاد بهبود معانی