با پر کردن فرم نظرسنجی، برنده‌ی ۶ ماه اشتراک هوش مصنوعی به قید قرعه شوید 🎉

Mirror Image

ˈmɪrərˈɪmədʒ ˈmɪrərˈɪmɪdʒ
آخرین به‌روزرسانی:

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

noun countable
تصویر آینه‌ای، انعکاس معکوس، بازتاب وارونه
- The mirror image showed a perfect reflection of her face.
- تصویر آینه‌ای انعکاس کامل چهره‌اش را نشان می‌داد.
- The twins looked like mirror images of each other.
- دوقلوها شبیه تصاویر آینه‌ای یکدیگر بودند.
noun countable
شبیه، شباهت، تشبیه
- The siblings looked mirror images, with the same blue eyes and curly hair.
- خواهر و برادرها با همان چشمان آبی و موهای مجعد شبیه به‌نظر می‌رسیدند.
- The current economic situation is a mirror image of the situation just a last year.
- وضعیت اقتصادی کنونی تشبیهی از وضعیت سال گذشته است.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد mirror image

  1. noun exact counterpart
    Synonyms: carbon copy, copy, dead ringer, Doppelganger, eidetic image, exact duplicate, facsimile, living image, living picture, lookalike, lookalikes, spit and image, spitting image, very image

ارجاع به لغت mirror image

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «mirror image» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳ مهر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/mirror-image

لغات نزدیک mirror image

پیشنهاد بهبود معانی