فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

Rote

roʊt rəʊt

معنی و نمونه‌جمله

noun

صدای موج، عادت، کاری که از روی عادت بکنند، از روی عادت تکرار کردن

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار آی او اس فست دیکشنری

to answer by rote

از روی حافظه پاسخ دادن

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد rote

  1. noun memorization by repetition
    Synonyms:
    repetition memorization memorizing memory routine learning repeat list system sound rote learning automatic instrument learn

Collocations

by rote

از روی حافظه (نه اندیشه و داوری)، طوطی‌وار، مانند بز اخوش

rote learning

یادگیری طوطی‌وار، یادگیری از راه از بر کردن

ارجاع به لغت rote

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «rote» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۳ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/rote

لغات نزدیک rote

پیشنهاد بهبود معانی