آخرین به‌روزرسانی:

Memorization

ˌmemərɪˈzeɪʃn ˌmeməraɪˈzeɪʃn

توضیحات:

در انگلیسی بریتانیایی به‌جای memorization معمولاً از memorisation استفاده می‌شود.

معنی و نمونه‌جمله‌ها

noun uncountable

یادسپاری، به‌خاطرسپاری، حفظ

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

همگام سازی در فست دیکشنری

His memorization of poetry was truly impressive.

حفظ شعر او واقعاً تحسین‌برانگیز بود.

Memorization can enhance learning and retention.

به‌خاطرسپاری می‌تواند یادگیری و حافظه را افزایش دهد.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد memorization

  1. noun learning so as to be able to remember verbatim
    Synonyms:
    memorisation committal to memory

ارجاع به لغت memorization

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «memorization» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۷ خرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/memorization

لغات نزدیک memorization

پیشنهاد بهبود معانی