خاطرات هجوم آوردن، خاطرات به ذهن سرازیر شدن
لیست کامل لغات دستهبندی شدهی کالوکیشنهای کاربردی سطح متوسط
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
When I saw the old photo, memories came flooding back.
وقتی عکس قدیمی را دیدم، خاطرات به ذهنم هجوم آوردند.
Smelling that perfume made memories come flooding back.
بوییدن آن عطر باعث شد خاطرات به ذهنم سرازیر شوند.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «memories come flooding back» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۶ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/memories-come-flooding-back