به علت به‌روزرسانی سرورها، ممکن است برخی از بخش‌های وب‌سایت و نرم‌افزارهای فست دیکشنری در دسترس نباشند.
فست‌دیکشنری ۱۷ ساله شد! 🎉

ریزه به انگلیسی

آخرین به‌روزرسانی:

معنی‌ها

  • فونتیک فارسی

    rize
  • gleanings, crumbs, little bit, tiny, minute
  • انسان یا جانور یا گیاه
  • Pygmy
  • mite
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

مترادف و متضاد ریزه

ارجاع به لغت ریزه

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «ریزه» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۹ اردیبهشت ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/ریزه

لغات نزدیک ریزه

پیشنهاد بهبود معانی