piece, portion, article, slab, fragment, stretch, strip, patch, loaf, snatch, fraction, snippet, shred, quid, chunk, dollop, wedge, nip, crumb, bite, nugget, lump, morsel
یک تکه لباس
an article of clothing
یک تکه سرب
a lump of led
clip
کلمهی «تکه» در زبان انگلیسی به piece یا chunk ترجمه میشود.
«تکه» به بخشی جداشده یا جداشده از یک جسم یا مادهی بزرگتر گفته میشود که اندازه و شکل آن میتواند متغیر باشد. این کلمه بسیار پرکاربرد است و در زندگی روزمره برای اشاره به بخشهای کوچک یا قسمتی از هر چیز مانند غذا، پارچه، چوب، یا حتی ایدهها و نوشتهها به کار میرود. مثلاً وقتی میگوییم «یک تکه نان»، منظور یک قطعهی کوچک از نان است که از کل نان جدا شده است.
از نظر معنایی، «تکه» میتواند به بخشهای فیزیکی محدود نشود و در کاربردهای استعاری و مجازی هم دیده میشود. مثلاً در زبان فارسی میگویند «تکهای از خاطرات» که یعنی بخشی از یک مجموعهی بزرگتر خاطرات یا داستانها. همچنین، این کلمه میتواند بیانگر بخشی ناقص یا جداشده باشد که اهمیت یا کاربرد خاصی دارد.
از نظر فرهنگی و زبانی، کلمه «تکه» نقش مهمی در بیان ساده و گویا دارد. مثلاً در بیانهای عامیانه، وقتی کسی میگوید «این تکه خیلی خوشمزه است»، یعنی به بخشی از غذا یا خوراکی اشاره میکند که طعم خوبی دارد. در ادبیات، نویسندگان نیز از این کلمه برای توصیف بخشهای مختلف یک ماجرا، داستان یا قطعهی شعری بهره میبرند تا جزئیات را دقیقتر و ملموستر کنند.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «تکه» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۶ خرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/تکه