همچنین در حالت جمع میتوان از قطعات، قطعهها و قطع استفاده کرد.
piece, section, part, segment, cut, clipping, slice, excerpt, patch, stretch, link, slab, chunk, fragment, scrap, wedge, nip, wodge, phrase, sector, portion, shred
piece
section
part
segment
cut
clipping
slice
excerpt
patch
stretch
link
slab
chunk
fragment
scrap
wedge
nip
wodge
phrase
sector
portion
shred
پری یک قطعه گوشت سینهی مرغ برایم برید.
Pari carved me a piece of chicken breast.
قطعهای گوشت خوب
a choice cut of meat
ادبیات strophe, verse, stanza, excerpt, fragment
strophe
verse
stanza
excerpt
fragment
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
هر قطعه در شعر دارای قافیه و وزن منحصربهفردی است.
Each strophe in the poem has a unique rhythm and rhyme.
او قطعهای زیبا دربارهی طبیعت نوشت.
She wrote a beautiful verse about nature.
piece, tract, length, parcel, swath, plot, patch
piece
tract
length
parcel
swath
plot
patch
قطعهای زمین کوچک در کنار رودخانه
a patch of ground by the river
قطعهی زمینی را ادعا کردن
to lay claim to a piece of land
piece, part, component
piece
part
component
دو قطعه را با پیچ به هم وصل کردم.
I joined the two parts with a screw.
این صندلی از نه قطعه ساخته شده است.
This chair is made of nine pieces.
کلمهی «قطعات» در زبان انگلیسی به parts, components یا در برخی زمینهها pieces ترجمه میشود؛ بسته به بافت جمله و حوزهی کاربرد، معادل مناسب میتواند متفاوت باشد.
«قطعات» واژهای است که برای اشاره به بخشها، اجزاء یا عناصر جداگانهی یک کل به کار میرود؛ این کل میتواند یک دستگاه، ماشین، ساز، ساختمان، اثر هنری، موسیقی یا حتی یک متن باشد. قطعات در کنار یکدیگر ترکیب میشوند تا کارکرد یا هویت کلی آن شیء یا اثر را شکل دهند. این مفهوم هم در صنایع فنی و مهندسی به کار میرود و هم در هنر، ادبیات و حتی علوم انسانی نقش دارد.
در صنعت، «قطعات» معمولاً به اجزای تشکیلدهندهی یک ماشین یا دستگاه گفته میشود. برای مثال، در خودروسازی، قطعات شامل موتور، ترمز، چرخ، باتری، و سایر اجزای مکانیکی یا الکترونیکی هستند که با هماهنگی کامل با یکدیگر عمل میکنند. در این زمینه، کیفیت، دوام، و سازگاری قطعات با یکدیگر اهمیت حیاتی دارد و کوچکترین نقص یا خرابی در یکی از آنها میتواند عملکرد کل سیستم را مختل کند. به همین دلیل، طراحی، ساخت و نگهداری قطعات یکی از مهمترین شاخههای مهندسی مکانیک و صنایع تولیدی است.
در هنر، بهویژه در موسیقی، «قطعات» به بخشهای مستقل یا پیوستهی یک اثر موسیقایی گفته میشود. هر قطعه میتواند حالوهوای خاص، ریتم متفاوت، یا تم جداگانهای داشته باشد. قطعات موسیقی ممکن است بهصورت مجموعههایی به هم پیوسته در قالب یک آلبوم یا کنسرت اجرا شوند و در مجموع روایت احساسی یا فکری خاصی را منتقل کنند. در این حوزه، هر قطعه بخشی از کلیتی بزرگتر است که با ساختار هماهنگ و زیباییشناسی مشخص ارائه میشود.
در علوم انسانی و زبانشناسی نیز از واژهی «قطعات» برای اشاره به بخشهای یک متن، جمله یا گفتگو استفاده میشود. تحلیل قطعات یک نوشته یا سخنرانی، به فهم بهتر ساختار معنایی و هدف آن کمک میکند. در متون کلاسیک و دینی، گاهی یک قطعه میتواند حامل مفهومی عمیق یا آموزهای مهم باشد که به صورت مستقل نیز مورد بررسی قرار میگیرد.
از منظر فلسفی یا حتی روانشناختی، گاه به انسان نیز بهعنوان «مجموعهای از قطعات» نگریسته میشود؛ قطعاتی از حافظه، احساس، تجربه، و باور که با هم شخصیت و هویت او را میسازند. این دیدگاه نشان میدهد که مفهوم «قطعه» نهتنها فیزیکی، بلکه استعاری و ذهنی نیز میتواند باشد.
«قطعات» مفهومی گسترده و میانرشتهای است که هم به بخشهای ملموس و فیزیکی اشاره دارد، و هم به اجزای انتزاعی و ذهنی. درک ارزش و جایگاه هر قطعه، چه در یک سیستم صنعتی، چه در یک اثر هنری یا زندگی فردی، ما را به سوی نگاه جامعتر و دقیقتری نسبت به ساختارها و کلیتها هدایت میکند.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «قطعه» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۵ مرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/قطعه