آیکن بنر

زبان‌ روسی به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد

زبان‌ روسی به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد

استفاده کن
آخرین به‌روزرسانی:

بخش به انگلیسی

معنی‌ها

فونتیک فارسی / bakhsh /

part, share, division, distribution, distract, squadron, ward

part

share

division

distribution

distract

squadron

ward

period

period

آموزش

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار آی او اس فست دیکشنری

township

township

آموزش

wing

wing

آموزش

county

county

آموزش

canto

canto

آموزش

installment

installment

آموزش

episode

episode

آموزش

lot

lot

آموزش

عامیانه cut

cut

آموزش

commune

commune

آموزش

book

book

آموزش

precinct

precinct

آموزش

موسیقی movement

movement

آموزش
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد بخش

با کلیک بر روی هر مترادف یا متضاد، معنی آن را مشاهده کنید.

مترادف:
مترادف:
مترادف:
دپارتمان شعبه
مترادف:
مترادف:
مترادف:

ارجاع به لغت بخش

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «بخش» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۷ مرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/بخش

لغات نزدیک بخش

پیشنهاد بهبود معانی