تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
- تقریباً ماهی یکبار او را ملاقات میکنم.
- بیشتر زنان ماهی یکبار قاعده (رگل) میشوند.
- ماهی قزلآلا که روی آن خلال بادام پاشیده شده است.
- در دریای خزر ماهی فراوان است.
- ماهی استخوان درآورده
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «ماهی» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱ آذر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/ماهی