امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

تقسیم به انگلیسی

آخرین به‌روزرسانی:

معنی

فونتیک فارسی

taghsim
division, distribution, share, [informal] portion

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

همگام سازی در فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد تقسیم

  1. مترادف:
    انشعاب پخش توزیع
    متضاد:
    ضرب کردن
  1. مترادف:
    بخش تسهیم قسمت
  1. مترادف:
    تجزیه
  1. مترادف:
    بخش کردن

ارجاع به لغت تقسیم

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «تقسیم» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۴ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/تقسیم

لغات نزدیک تقسیم

پیشنهاد بهبود معانی