آیکن بنر

زبان‌های آلمانی، فرانسوی، اسپانیایی، ایتالیایی، عربی و ترکی به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد

زبان‌های دیگر به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد

استفاده کن
آخرین به‌روزرسانی:

توزیع به انگلیسی

معنی و نمونه‌جمله‌ها

اسم
فونتیک فارسی / tozi' /

distribution, issue, division, issuance, allotment, allocation, dispersal, dispensation, delivery, apportionment

distribution

issue

division

issuance

allotment

allocation

dispersal

dispensation

delivery

apportionment

پخش

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

همگام سازی در فست دیکشنری

توزیع مواد خوراکی در بین مستمندان

the distribution of foodstuffs among the poor

به منظور بهینه‌کردن توزیع دارو

in order to optimize the distribution of drugs

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد توزیع

با کلیک بر روی هر مترادف یا متضاد، معنی آن را مشاهده کنید.

مترادف:
مترادف:
پراکندن پخش کردن پراکنده ساختن

ارجاع به لغت توزیع

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «توزیع» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۳ مرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/توزیع

لغات نزدیک توزیع

پیشنهاد بهبود معانی