آیکن بنر

زبان‌های آلمانی، فرانسوی، اسپانیایی، ایتالیایی، عربی و ترکی به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد

زبان‌های دیگر به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد

استفاده کن
آخرین به‌روزرسانی:

توزیع کردن به انگلیسی

معنی و نمونه‌جمله‌ها

فعل متعدی
فونتیک فارسی / tozi' kardan /

to issue, to allocate, to deliver, to dispense, to distribute, to divide, to allot, to disperse, to apportion, to dole (out), to parcel (out)

to issue

to allocate

to deliver

to dispense

to distribute

to divide

to allot

to disperse

to apportion

to dole

to parcel

پخش کردن

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری

هر بامداد نوروز پدرم میان نوکرها پول نو توزیع می‌کرد.

Every Nowruz morning my father dispensed new banknotes to the servants.

آن‌ها بقیه‌ی خوراک را توزیع کردند.

They divided up the remaining food.

نمونه‌جمله‌های بیشتر

دارو بین مستمندان توزیع کردن

to distribute medicines among the poor

مرسولات پستی را توزیع کردن

to deliver the mail

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد توزیع کردن

با کلیک بر روی هر مترادف یا متضاد، معنی آن را مشاهده کنید.

مترادف:
پراکندن پراکنده ساختن پخش کردن

ارجاع به لغت توزیع کردن

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «توزیع کردن» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۵ مرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/توزیع کردن

لغات نزدیک توزیع کردن

پیشنهاد بهبود معانی