آیکن بنر

زبان‌های آلمانی، فرانسوی، اسپانیایی، ایتالیایی، عربی و ترکی به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد

زبان‌های دیگر به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد

استفاده کن
آخرین به‌روزرسانی:

Mileage

ˈmaɪlɪdʒ ˈmaɪlɪdʒ

شکل جمع:

mileages

معنی mileage | جمله با mileage

noun uncountable

سنجش برحسب مایل (چند مایل در ساعت یا در روز)

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

همگام سازی در فست دیکشنری

I get good mileage on my car.

مصرف ماشین من کم است.

He intends to get every bit of mileage from his friendship with the prime minister.

او می‌خواهد از دوستی خود با نخست‌وزیر حداکثر بهره‌گیری را بکند.

پیشنهاد بهبود معانی

انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد mileage

  1. noun a measure of space
    Synonyms:
  1. noun distance measured in miles
    Synonyms:
  1. noun the ratio of the number of miles traveled to the number of gallons of gasoline burned
    Synonyms:
    gas mileage gasoline mileage fuel consumption rate

سوال‌های رایج mileage

شکل جمع mileage چی میشه؟

شکل جمع mileage در زبان انگلیسی mileages است.

ارجاع به لغت mileage

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «mileage» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۱ مرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/mileage

لغات نزدیک mileage

پیشنهاد بهبود معانی