شکل جمع:
milesمایل (واحد طول برابر با ۱۶۰۹/۳۵۰ متر)
لیست کامل لغات دستهبندی شدهی واژگان کاربردی سطح متوسط
We walked for a mile before reaching the beach.
قبل از رسیدن به ساحل یک مایل پیادهروی کردیم.
The signpost indicated that the next town was 20 miles ahead.
تابلو نشان میداد که شهر بعدی ۲۰ مایل جلوتر است.
(miles) مایلها، فرسنگها
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
We miles away on the other side of town.
ما مایلها دورتر از آن طرف شهر هستیم.
We drove for miles and miles before reaching our destination.
قبل از رسیدن به مقصد، فرسنگها و فرسنگها رانندگی کردیم.
خیلی، خیلیخیلی، حسابی (برای تأکید)
The new restaurant in town is miles better than the old one.
رستوران جدید شهر از رستوران قدیمی خیلی بهتر است.
His knowledge of physics is miles ahead of his classmates.
دانش او در فیزیک از دانش همکلاسیهایش حسابی جلوتر است.
ورزش دو یک مایل
He ran a mile in under four minutes.
او دو یک مایل را در کمتر از چهار دقیقه دوید.
سنگتمام گذاشتن، از دلوجان مایه گذاشتن، تمام تلاش خود را به کار بستن، با تمام وجود تلاش کردن
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «mile» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۳ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/mile