Mobilization

ˌmoʊbɪlaɪˈzeɪʃn̩ ˌməʊbɪlaɪˈzeɪʃn̩
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • شکل جمع:

    mobilizations

توضیحات

شکل نوشتاری این لغت در انگلیسی بریتانیایی: mobilisation

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

noun uncountable
تجهیز (سازمان‌دهی نیرو و منابع برای آغاز پروژه یا فعالیت و غیره)

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

همگام سازی در فست دیکشنری
- The mobilization of resources and funds is necessary for the successful implementation of the project.
- تجهیز منابع و اعتبارات برای اجرای موفق طرح ضروری است.
- The mobilisation of funds was essential to support the research and development of new medical treatments.
- تجهیز بودجه برای حمایت از تحقیق و توسعه درمان‌های پزشکی جدید ضروری بود.
noun uncountable
بسیج (گردآوری مردم به‌ویژه هنگام جنگ)
- The government announced the mobilization of troops in response to the escalating conflict.
- حکومت در واکنش به تشدید درگیری ها، بسیج نیروها را اعلام کرد.
- The mobilization of the army was met with mixed reactions from the public.
- بسیج ارتش با واکنش‌های متفاوت مردم مواجه شد.
noun countable
پزشکی متحرک‌سازی، موبیلیزاسیون
- The doctor recommended mobilization exercises to help with the patient's recovery.
- پزشک تمرینات متحرک‌سازی را برای کمک به بهبودی بیمار توصیه کرد.
- The sports medicine physician prescribed joint mobilization.
- متخصص پزشکی ورزشی موبیلیزاسیون مفاصل را توصیه کرد.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد mobilization

  1. noun Act of assembling and putting into readiness for war or other emergency:
    Synonyms: mobilisation, militarization, militarisation
    Antonyms: demobilization

ارجاع به لغت mobilization

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «mobilization» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۵ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/mobilization

لغات نزدیک mobilization

پیشنهاد بهبود معانی