فست‌دیکشنری ۱۷ ساله شد! 🎉

Mobilization

ˌmoʊbɪlaɪˈzeɪʃn̩ ˌməʊbɪlaɪˈzeɪʃn̩
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • شکل جمع:

    mobilizations

توضیحات

شکل نوشتاری این لغت در انگلیسی بریتانیایی: mobilisation

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

  • noun uncountable
    تجهیز (سازمان‌دهی نیرو و منابع برای آغاز پروژه یا فعالیت و غیره)
    • - The mobilization of resources and funds is necessary for the successful implementation of the project.
    • - تجهیز منابع و اعتبارات برای اجرای موفق طرح ضروری است.
    • - The mobilisation of funds was essential to support the research and development of new medical treatments.
    • - تجهیز بودجه برای حمایت از تحقیق و توسعه درمان‌های پزشکی جدید ضروری بود.
  • noun uncountable
    بسیج (گردآوری مردم به‌ویژه هنگام جنگ)
    • - The government announced the mobilization of troops in response to the escalating conflict.
    • - حکومت در واکنش به تشدید درگیری ها، بسیج نیروها را اعلام کرد.
    • - The mobilization of the army was met with mixed reactions from the public.
    • - بسیج ارتش با واکنش‌های متفاوت مردم مواجه شد.
  • noun countable
    پزشکی متحرک‌سازی، موبیلیزاسیون
    • - The doctor recommended mobilization exercises to help with the patient's recovery.
    • - پزشک تمرینات متحرک‌سازی را برای کمک به بهبودی بیمار توصیه کرد.
    • - The sports medicine physician prescribed joint mobilization.
    • - متخصص پزشکی ورزشی موبیلیزاسیون مفاصل را توصیه کرد.
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

مترادف و متضاد mobilization

  1. noun Act of assembling and putting into readiness for war or other emergency:
    Synonyms: mobilisation, militarization, militarisation
    Antonyms: demobilization

ارجاع به لغت mobilization

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «mobilization» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۹ اردیبهشت ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/mobilization

لغات نزدیک mobilization

پیشنهاد بهبود معانی