Mobility

moʊˈbɪlət̬i məʊˈbɪləti
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • شکل جمع:

    mobilities

معنی

noun verb - intransitive uncountable C1
جنبایی، تحرک، پویایی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار آی او اس فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد mobility

  1. noun ability to move
    Synonyms: adjustability, flexibility, maneuverability, motility, movability, moveableness, portability, transportability

ارجاع به لغت mobility

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «mobility» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۵ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/mobility

لغات نزدیک mobility

پیشنهاد بهبود معانی