فست‌دیکشنری ۱۷ ساله شد! 🎉

Serviceability

آخرین به‌روزرسانی:

معنی‌ها

  • noun
    تعمیر پذیری
  • noun
    به‌کار‌خوری، به‌دردخوری، قابلیت استفاده
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

مترادف و متضاد serviceability

  1. noun The quality of being able to provide good service
    Synonyms: serviceableness, usableness, useableness, usability

ارجاع به لغت serviceability

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «serviceability» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱ خرداد ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/serviceability

لغات نزدیک serviceability

پیشنهاد بهبود معانی