زبان‌های آلمانی، فرانسوی، اسپانیایی، ایتالیایی، عربی و ترکی به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد 🌍
آخرین به‌روزرسانی:

Flawless

ˈflɑːləs ˈflɔːləs

معنی flawless | جمله با flawless

adjective C2

بی‌عیب، بی‌نقص، بی‌ایراد، بی‌خطا، بی‌اشتباه، بی‌مشکل، کامل

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در ایکس

The chef prepared a flawless dish.

سرآشپز غذایی بی‌نقص آماده کرد.

No one is flawless—we all make mistakes.

هیچ‌کس بی‌عیب نیست؛ همه‌‌ی ما اشتباه می‌کنیم.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد flawless

  1. adjective without any mistakes, faults, or imperfections
    Synonyms:
    perfect whole sound immaculate unblemished faultless unimpaired undamaged unbroken absolute entire unsullied irreproachable impeccable unmarred spotless intact
    Antonyms:
    imperfect damaged flawed defective disfigured

ارجاع به لغت flawless

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «flawless» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۸ مرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/flawless

لغات نزدیک flawless

پیشنهاد بهبود معانی