امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Flawless

ˈflɑːləs ˈflɔːləs
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

adjective C2
بی‌عیب، بی‌نقص

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد flawless

  1. adjective spotless, intact
    Synonyms:
    absolute entire faultless immaculate impeccable irreproachable perfect sound unblemished unbroken undamaged unimpaired unmarred unsullied whole
    Antonyms:
    damaged defective disfigured flawed imperfect

ارجاع به لغت flawless

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «flawless» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۵ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/flawless

لغات نزدیک flawless

پیشنهاد بهبود معانی