با پر کردن فرم نظرسنجی، برنده‌ی ۶ ماه اشتراک هوش مصنوعی به قید قرعه شوید 🎉

Signet

ˈsɪɡnɪt ˈsɪɡnɪt
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • شکل جمع:

    signets

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

noun countable
انگشتر خاتم‌دار
- She wore a signet on her finger.
- یک انگشتر خاتم‌دار روی انگشتش بود.
- He had a collection of signets from different countries.
- او مجموعه‌ای از انگشترهای خاتم‌دار از کشورهای مختلف داشت.
noun uncountable
مهرامضا
- The signet was used to authenticate important documents.
- از این مهرامضا برای احراز هویت اسناد مهم استفاده می‌شد.
- The signet was made of gold.
- مهرامضا از طلا ساخته شده بود.
noun uncountable
جای مهر، علامت
- The signet on the letter indicated its authenticity.
- جای مهر روی نامه نشانگر صحت آن بود.
- The archaeologists discovered a signet among the ancient ruins, hinting at a long-lost civilization.
- باستان‌شناسان علامتی را در میان ویرانه‌های باستانی کشف کردند که به تمدنی ازدست‌رفته اشاره‌ دارد.
verb - transitive
مهر کردن، امضا کردن
- Please signet the form to confirm your agreement.
- لطفاً فرم را برای تأیید موافقت خود امضا کنید.
- He signeted the document with his official seal.
- او سند را با مهر رسمی خود مهر کرد.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد signet

  1. noun
    Synonyms: stamp, seal, impression, badge, mark, sign

ارجاع به لغت signet

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «signet» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۱ شهریور ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/signet

لغات نزدیک signet

پیشنهاد بهبود معانی