شکل جمع:
blockbustersکتاب یا فیلم بسیار موفق
a blockbuster novel
یک رمان بسیار موفق
They all felt the movie was a blockbuster.
همهی آنها احساس میکردند که آن فیلم یک فیلم بسیار موفق است.
بمب دارای قدرت تخریبی زیاد
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
The blockbuster exploded with a deafening roar.
بمب با صدایی کر کننده منفجر شد.
The enemy dropped several blockbusters on the city.
دشمن چندین بمب پرقدرت را روی شهر انداخت.
(شخص یا چیزی) خیلی مؤثر، گران، موفق، بزرگ
The tech company's latest product release is expected to be a blockbuster in the industry.
انتظار میرود آخرین محصول این شرکت فناوری به چیزی موثر در صنعت تبدیل شود.
The company's latest product launch was a blockbuster, selling out within hours.
آخرین محصول عرضه شدهی این شرکت، بسیار موفق بود که در عرض چند ساعت به فروش رسید.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «blockbuster» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۳ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/blockbuster