آیکن بنر

زبان‌ روسی به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد

زبان‌ روسی به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد

استفاده کن
آخرین به‌روزرسانی:

Checkmate

ˈtʃekmeɪt ˈtʃekmeɪt

گذشته‌ی ساده:

checkmated

شکل سوم:

checkmated

سوم‌شخص مفرد:

checkmates

وجه وصفی حال:

checkmating

معنی checkmate | جمله با checkmate

noun verb - transitive interjection

شهمات کردن، مات کردن، (مجازاً) شکست دادن

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار آی او اس فست دیکشنری

Esmail Hejazy checkmated me in five moves.

اسماعیل حجازی مرا در پنج حرکت مات کرد.

پیشنهاد بهبود معانی

انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد checkmate

  1. verb place an opponent's king under an attack from which it cannot escape and thus ending the game
  1. verb to prevent from accomplishing a purpose
  1. noun a chess move constituting an inescapable and indefensible attack on the opponent's king
    Synonyms:

سوال‌های رایج checkmate

گذشته‌ی ساده checkmate چی میشه؟

گذشته‌ی ساده checkmate در زبان انگلیسی checkmated است.

شکل سوم checkmate چی میشه؟

شکل سوم checkmate در زبان انگلیسی checkmated است.

وجه وصفی حال checkmate چی میشه؟

وجه وصفی حال checkmate در زبان انگلیسی checkmating است.

سوم‌شخص مفرد checkmate چی میشه؟

سوم‌شخص مفرد checkmate در زبان انگلیسی checkmates است.

ارجاع به لغت checkmate

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «checkmate» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۰ مرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/checkmate

لغات نزدیک checkmate

پیشنهاد بهبود معانی