Wasteland

ˈweɪstlænd / / -lənd ˈweɪstlænd / / -lənd
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

noun
زمین بایر، لم‌یزرع

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد wasteland

  1. noun A tract of unproductive land
    Synonyms: barren, badlands, desert, wilderness, waste, marsh, moor, swamp, wilds

ارجاع به لغت wasteland

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «wasteland» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۵ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/wasteland

لغات نزدیک wasteland

پیشنهاد بهبود معانی