امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Soliton

آخرین به‌روزرسانی:

معنی

noun
(فیزیک) سولیتون

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد soliton

  1. noun (physics) a quantum of energy or quasiparticle that can be propagated as a traveling wave in nonlinear systems and is neither preceded nor followed by another such disturbance; does not obey the superposition principle and does not dissipate
    Synonyms:
    soliton wave solitary wave

ارجاع به لغت soliton

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «soliton» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۶ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/soliton

لغات نزدیک soliton

پیشنهاد بهبود معانی