آرد
لیست کامل لغات دستهبندی شدهی واژگان کاربردی سطح فوق متوسط
corn flour
آرد ذرت
This is the mill where they used to make wheat flour.
این همان آسیابی است که در آن آرد گندم درست میکردند.
Mix flour and water and make dough.
آرد را با آب مخلوط و خمیر درست کنید.
پودر
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
Tapioca flour is made from the starchy roots of the cassava plant.
پودر تاپیوکا از ریشههای نشاستهای گیاه کاساوا تهیه میشود.
I love making pancakes with coconut flour.
عاشق درست کردن پنکیک با پودر نارگیل هستم.
آرد زدن، آرد پاشیدن
Don't forget to flour your hands before kneading the bread dough.
فراموش نکنید قبل از ورز دادن خمیر نان، به دستان خود آرد بزنید.
Be sure to flour the chicken before frying it to get a crispy coating.
مرغ را حتماً قبل از سرخ کردن آردپاشی کنید تا روی آن ترد شود.
آرد کردن، پودر کردن
This is the mill where they used to flour wheat.
این آسیابی است که گندم را در آن آرد میکردند.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «flour» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۳ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/flour