با خرید اشتراک یک‌ساله‌ی هوش مصنوعی، ۳ ماه اشتراک رایگان بگیر! از ۲۵ آبان تا ۲ آذر فرصت داری!

Pestle

ˈpesl / / ˈpestl ˈpesl / / ˈpestl
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • گذشته‌ی ساده:

    pestled
  • شکل سوم:

    pestled
  • سوم‌شخص مفرد:

    pestles
  • وجه وصفی حال:

    pestling
  • شکل جمع:

    pestles

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

noun countable
(دسته‌) هاون، هَوَنگ (در آن ادویه و تخم‌های گیاهان و غیره را با دسته‌ای می‌کوبند و یا می‌سایند.)

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در ایکس
- She used a wooden pestle to crush the garlic cloves.
- او از یک دسته هاون چوبی برای له کردن حبه‌های سیر استفاده کرد.
- The traditional pestle is used for grinding spices and herbs.
- از دسته هونگ سنتی برای آسیاب کردن ادویه‌جات و گیاهان استفاده می‌شود.
verb - intransitive verb - transitive
قدیمی کوبیدن، خرد کردن، پودر ساختن، ساییدن
- The chef pestled the spices carefully to release their aromas.
- سرآشپز ادویه‌ها را بااحتیاط پودر کرد تا عطرهایشان آزاد شود.
- He pestled the garlic and ginger together for a fragrant paste.
- سیر و زنجبیل را با هم خرد کرد تا خمیری معطر پیدا کند.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد pestle

  1. noun A heavy tool of stone or iron (usually with a flat base and a handle) that is used to grind and mix material (as grain or drugs or pigments) against a slab of stone
    Synonyms: muller, pounder, grinder, pulverizer, brayer, stamp, masher

ارجاع به لغت pestle

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «pestle» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳ آذر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/pestle

لغات نزدیک pestle

پیشنهاد بهبود معانی