گذشتهی ساده:
pestledشکل سوم:
pestledسومشخص مفرد:
pestlesوجه وصفی حال:
pestlingشکل جمع:
pestles(دسته) هاون، هَوَنگ (در آن ادویه و تخمهای گیاهان و غیره را با دستهای میکوبند و یا میسایند.)
She used a wooden pestle to crush the garlic cloves.
او از یک دسته هاون چوبی برای له کردن حبههای سیر استفاده کرد.
The traditional pestle is used for grinding spices and herbs.
از دسته هونگ سنتی برای آسیاب کردن ادویهجات و گیاهان استفاده میشود.
قدیمی کوبیدن، خرد کردن، پودر ساختن، ساییدن
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
The chef pestled the spices carefully to release their aromas.
سرآشپز ادویهها را بااحتیاط پودر کرد تا عطرهایشان آزاد شود.
He pestled the garlic and ginger together for a fragrant paste.
سیر و زنجبیل را با هم خرد کرد تا خمیری معطر پیدا کند.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «pestle» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۳ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/pestle