با خرید اشتراک یک‌ساله‌ی هوش مصنوعی، ۳ ماه اشتراک رایگان بگیر! از ۲۵ آبان تا ۲ آذر فرصت داری!

Atomize

ˈætəmaɪz ˈætəmaɪz
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • گذشته‌ی ساده:

    atomized
  • شکل سوم:

    atomized
  • سوم‌شخص مفرد:

    atomizes
  • وجه وصفی حال:

    atomizing

معنی و نمونه‌جمله‌ها

adverb
(مایعات) تبدیل به پودر کردن، مرکب از اتم یا ذرات ریز کردن

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در ایکس
- There is always the danger that the human race may be atomized.
- همیشه این خطر وجود دارد که نژاد بشر با سلاح اتمی نابود شود.
- In 1993 Yugoslavia was atomized into tiny countries.
- در 1993 یوگسلاوی به کشورهای بسیار کوچک تقسیم شد.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد atomize

  1. verb Break up into small particles
    Synonyms: atomise
  2. verb Strike at with firepower or bombs
    Synonyms: destroy, grate, nuke, pulverize, reduce, smash, atomise, spray, vaporize, zap

ارجاع به لغت atomize

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «atomize» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱ آذر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/atomize

لغات نزدیک atomize

پیشنهاد بهبود معانی