فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

Dimidiate

American: dɪˈmɪdiːˌeɪt British: dɪˈmɪdɪɪt

معنی‌ها

verb - transitive adjective

نیمه‌شده، نیم

adjective verb - transitive

زیست‌شناسی نیمرستی (وابسته به رشد و نمو فقط نیمی از اندام)

link-banner

لیست کامل لغات دسته‌بندی شده‌ی زیست‌شناسی

مشاهده

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری
adjective verb - transitive

گیاه‌شناسی نیمشکاف (دارای شکاف فقط در یک طرف)

link-banner

لیست کامل لغات دسته‌بندی شده‌ی گیاه‌شناسی

مشاهده
adjective verb - transitive

(قدیمی) نیمه کردن، نیمکردن

پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت dimidiate

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «dimidiate» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۵ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/dimidiate

لغات نزدیک dimidiate

پیشنهاد بهبود معانی