امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Bravely

ˈbreɪvli ˈbreɪvli
آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله‌ها

adverb B1
دلیرانه، شجاعانه، جسورانه، دلاورانه

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در اینستاگرام
- He has been hailed a hero after he bravely tackled a thief at a hotel.
- پس از اینکه جسورانه با یک دزد در هتل مقابله کرد و او را مهار کرد، به‌عنوان یک قهرمان معرفی شد.
- You can never guarantee who will act bravely in wartime.
- هرگز قادر نخواهید بود که تضمین کنید که چه کسی در زمان جنگ دلاورانه خواهد جنگید.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد bravely

  1. adverb courageously
    Synonyms:
    fearlessly valiantly boldly daringly dauntlessly heroically gallantly valorously audaciously unflinchingly chivalrously gamely gutsily
    Antonyms:
    fearfully timidly

ارجاع به لغت bravely

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «bravely» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/bravely

لغات نزدیک bravely

پیشنهاد بهبود معانی